اگر در یک مکالمه هم از فرد تعریف کنید و هم انتقاد ، مثل این است که کلوچه ای به او بدهید و بعد وقتی می خواهد اولین گاز را به آن بزند، ضربه ای به قلم پایش بزنید. در این صورت نه تنها هیچ لذتی از خوردن کلوچه که گرفته بود نمی برد ، بلکه یک معنی منفی در ذهنش شکل میگیرد و دفعه بعدی که به فرد کلوچه بدهید منتظر است تا ضربه ای به پایش بخورد.
به این موضوع فکر کنید تا به حال اتفاق افتاده که رئیس تان از شما تعریف کند و تمام مدتی که مشغول صحبت کردن است ، با اضطراب منتظر باشید که کسی قرار است ضربه بزند ؟آیا بعد از تعریف و تمجید ها منتظر آن «اما» مانده اید؟ این نشان می دهد به دلیل اینکه سال ها بعد از شنیدن تعریف ها و تحسین ها انتقاد شنیده اید ذهن تان شرطی شده است از نظظر روانشناسی ، تعریف های شما باید خالصانه باشد و انتقاد شنیده اید ذهن تان شرطی شده است از نظر روانشناسی، تعریف های شما باید خالصانه باشد و انتقادتان هم باید سازنده باشد. داده ها هم چنین موضوعی را اثبات میکنند به یاد داشته باشید که حتی اگر مدیران با ترکیب کردن انتقاد و تعریف و تمجید حس بهتری بگیرند داده های تحقیقاتی که انجام شده اثبات می کنند کارمندان بیشتر ترجیح می دهند واقعیت صریح را بدانند.